دیشب با الهه صحبت کردم و خب دلخوریم حل شد...
دوهفته پیش باید پوشه کار تحویل میدادیم گفتند نه نمیخواد بیارید :/ گذاشتند دقیقا امروز که کلی درس هم داشتیم :/ نمیدونم واقعا چه فکری درباره دانش آموزان میکنن. شاید یه سریا درس نخونن ولی نمیشه که به خاطر اون یه سریا انقدر ما رو اذیت کنن که. خسته شدیم واقعا...
داشتم میگفتم، برای پوشه کار مجبور شدم فعالیتها و مسائل رو دوباره داخل برگه جدا بنویسم چون پوشه رو کلا تحویل میگرفتند و اگه میخواستم برگه اصلی تمرین رو تحویل بدم واسه بعد ک میخواستم بخونم به مشکل برمیخوردم.
خلاصه که ۸-۱۲ باید تحویل میدادیم، روزهای قبل نتونسته بودم پوشه رو درست کنم هم یادم رفته بود. طول کشید تا مرتب شد و مامان تا رفت تحویل بده(والدین باید تحویل میدادن) ساعت ۱۲:۱۰ رسیده بود مدرسه. خانم دال که خودشو مسئول این کار کرده و دو نمره هم گذاشته واسه این کار و خیلی هم سخت گیره با برخورد بدی پوشه رو از مامان گرفته و گفته مگه من باید تا ظهر بشینم اینجا تا شما یکی یکی بیاید :/ !!! نمیدونم والا. میگفته من الان باید خونه باشم :/ معلمای خواهرم میرن مدرسه از ۷:۳۰ تا ۱۲:۴۵ اون وقت مدرسه ما که باید تا ۲ ظهر بمونن تا ۱۲ میمونن :/
حالا این هیچی. من فکر میکردم با دانش آموزا فقط بد صحبت میکنه اونم چون به حرفهاش گوش نمیدن و لجبازی میکنن. دیگه با والدین هم باید همین رفتار رو انجام بده؟! ادب از که آموختی خانم دال؟ شما که انقدرررر ادعا میکنی واسه با نظم و ادب بودن :/ میتونستی همین حرفت رو با آرامش به مامان بگی نه اینکه پوشه رو بگیری و پرت کنی رو میز بعد هم بگی به سلامت :/
بعد میگه چرا دانش آموزا احترام ما رو نگه نمیدارن...
الان خانم ح انقدر از دست بچهها دلخور شدن اما یکبار اینجوری توهین نکردن. هیچ وقت. بچهها هم اکثرا متاقبلا سعی میکنن که احترام نگه دارند و فعل جمع واسه خانوم ح به کار ببرند...
دیگه آدم نمیدونه چی بگه از دست بعضیاشون...
+ خداروشکر سال دیگه مجبور نیستم آدمای این مدرسه رو تحمل کنم. این سه سال نه روانشناسی نوجوان نه چیزی بلد بودن و فقط توهین کردن به ما...